پارساپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما

آلبومی از عکسهای نه چندان دور تو

سلام مامانی امروز تصمیم گرفتم چندتا از عکسهاتو آپلود کنم و بزارم اینجااااا تا برات یادگاری بمونه این چند تا عکس مربوط به زمانیه که بابا محمد از بندرعباس واست یه عینک سوغاتی آورد عاشق این نیمرختم مامانی اینم تو و پسرخاله ات پرهام جونی اینم پارسا در محل کار مامان اینجا یه جنگله تو شاهرود که بعد از کلی فضولی به خوابی عمیق رفتی خخخخخ   ...
27 مهر 1393

هرروز شیرین تر از گذشته

سلاممممممممممممممم مامانی خوبی؟خیلی وقته برات ننوشتم،ببخش مامانی،فرصت نشد عشقم امروز شنبه است دیشب از اهواز اومدیم عصر دیروز تولد خانم ضیاغم (مامان خاله غزال) بود با خاله شهره و مامان جون رفتیم اونجا ،تو توی ماشین خوابت برد وقتی رسیدیم همچنان خواب بودی تا اینکه خودم اومدم بیدارت کردم که شب دیر نخوابی از اونجا رفتیم جشن که بمناسبت روز کودک بود توی شهرک نفت از اونجا هم شامو بردیم بیرون خوردیم بعد بابا محمد اومد دنبالمون. دیگه برات بگم خونه مامان جون اینا تعمیراتش تموم شد و بالاخره رفتن تو خونه خودشون ،هفته گذشته عزیز و عمه فاطمه و عمو علی اومده بودن که خیلی بهت خوش گذشت دیلم رفتیم که کلی فضولی کردی یه تنه درختو تو ویترین یه مغازه اند...
19 مهر 1393
1